معنی نوعی کانی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
کانی. (ص نسبی) منسوب به کان یعنی معدنی. (ناظم الاطباء).
کانی. (ع ص) نام گذارنده به کنیه. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کانی. (اِ) در کردی یعنی چشمه و در نام بسیاری از دهات مغرب ایران ظاهراً بهمین معنی است.
کانی. (اِخ) ابوبکر... از شاعران ترک و نثرنویسانی بود که سعی داشتند از نفوذ فارسی در تألیفات خود احتراز جویند و ادبیات ترک را از نفوذ کلمات بیگانه پاک گردانند (1712-1792 م.). (از اعلام المنجد).
کانی. (اِخ) ابوبکر... از شاعران متأخر عثمانی بود. شاعری قلندرمآب و لاابالی بشمار می رفت و سرانجام به فرقه ٔ مولوی پیوسته ومنزوی گشت و در سال 1206 درگذشت. دیوان مرتب و منشآت و هزلیات و لطایفی دارد. (از قاموس الاعلام ترکی).
فرهنگ معین
معدنی، موادی را گویند که در طبیعت از معدن استخراج می شوند و به صورت ترکیبات مختلف هستند و معمولاً عنصر و ماده مفید آنها را پس از تصفیه از ترکیب معدنی خارج می کنند؛ ترکیبی که در طبیعت وجود دارد و به همان صورت از معدن ا [خوانش: (ص نسب.) منسوب به «کان »، ]
ترکی به فارسی
عقیده
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به } کان { معدنی. توضیح موادی را گویند که در طبیعت از معدن استخراج میشوند و بصورت ترکیبات مختلف هستند و معمو عنصر و ماده مفید آنها را پس از تصفیه از ترکیب معدنی خارج میکنند ترکیبی که در طبیعت وجود دارد و بهمان صورت از معدن استخراج شود، سنگهای فلزی معدنی که در معدن با نا خالصیهای دیگر مخلوط هستند و باید جهت استخراج فلز تصفیه شوند کلوخه سنگ معدنی. یا کانیها. (اسم) ترکیبات مختلفی که در طبیعت وجود دارند و تشکیل ذخایر معدنی را میدهند معدنیها.
فرهنگ عمید
مربوط به کان، معدنی،
استخراجشده از معدن،
(اسم) (زمینشناسی) مادۀ طبیعی با ترکیبات شیمیایی و خواص فیزیکی معیّن،
فارسی به عربی
لا عضوی، معدن
گویش مازندرانی
از توابع پنجک رستاق منطقه ی کجور، بگذار، اجازه بده
واژه پیشنهادی
طلق
معادل ابجد
217